چشمای ملینا جون
سلام گل دختر مامان چند روزه که میخوام بیام و از شیرین کاریات بنویسم که وقت نمی شد. اینکه الان دیگه صدای " أ " درمیاری و با آب دهنت قرقره میکنی بعدشم که صورتتو با انگشتام ناز میکنم دهنتو به نشانه ی خنده باز میکنی انگار از ته دل داری میخندی و دل مامان واست غش میره و غرق بوست میکنه............ تو این مدت یعنی از روز یازدهمت به بعد سه بار با بابایی بردیمت حموم و مثل یه خانوم خوب آروم و بی سروصدا میذاشتی که خوب بشوریمت. چهل روزگیت هم که خودم تنهایی بردمت مرکز بهداشت و وزنت هم یک کیلو و 100 گرم از وزن 15 روزگیت اضافه شده بود یعنی الان شده بودی 4،750 . مامان بابایی نگرانت بود که ریزه میزه ای و باید ...
نویسنده :
مامان مریم
12:17