ملینا ملینا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
کیاناکیانا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات یک +1 عشق شیرین

عکس ها

1393/7/5 7:55
نویسنده : مامان مریم
1,201 بازدید
اشتراک گذاری

لطفا اونایی که خیلی وسواسی و .... هستن نگاه نکننخجالت

این صحنه ها رو خودم عکس گرفتم و اون لحظات مدام به خودم تمرین ریلکسیشن میدادمعصبانیاجازهسکوت

 

 

این دوتا عکس هم جلوی هتل کوهستان بودیم؛ حالا ملینا گیر داده که میخوام جای این شیره باشممتفکر و یه مجسمه بزغاله هم به قول خودش جلوتر بود که دیگه بدتر.... با هزار ترفند که میخوایم بریم جای عروس راضیش کردم که اومده داخل. همچین دختر حیوون دوستی کی دیده تا حالا!!!!!!!!!

این عکس ها هم مال چندوقت پیشه که جامونده بود:

یه روز تصمیم گرفتیم ملینا رو ببریم مهد؛ گفتیم نصف روز با کیانا باهم نباشن تا باقیمانده روز کمتر باهم لجبازی کنن و هم روحیه ملی عوض بشه.... خلاصه یه روز بردمش مهد دانشگاه و اون روز خیلی خوشحال بود ولی خودم دلم نیومد دیگه ببرمش ؛ آخه گناه داره صبح زود بیدار بشه و تردید داشتم که آیا مهدش خوبه یا نه ؛ بذارمش یه جای دیگه و.... واسه همین ملی جون فقط تجربه ی یک روز مهد رو در سه سالگیش کرد و خداروشکر تجربه ی بدی نبود و رفتنش به مهد رو گذاشتم واسه سال آینده که ببینیم خدا چی صلاح میخواد

اینم عکسای اون روز صبح:

اینم دو تا دختر نقاش:

فعلا همین یه عکس رو از نقاشیش دارم:

اول پاییز دوتایی تون سرماخوردین، اینم یه عکس از اون موقع:

عکسی پیدا نکردم که ابروش که بخیه خورده واضح دیده بشه؛از اونجایی که بچه هامون موقع عکس گرفتن اصلا همکاری نمیکنن؛ واسه همین نشد که بشه فریباجون.... انشالله بخاطر شماهم که شده تلاش میکنم یه عکس ازش بگیرم(البته خوب شد یادم انداختی واسه یادگاری هم که شده بگیرمزیبا)

 

 

پسندها (4)

نظرات (11)

مادر(رادین و راستین)
22 مهر 93 13:01
سلام مریم جون خیلی عالیه شرایطی رو داری که دخترها با حیوانات از نزدیک آشنا بشن ... ارتباط با حیوانات باعث می شه بچه ها آرامش بیشتری داشته باشن. من ایام عید پسرام رو می برم توی عشایر خیلی خوبه
مامان مریم
پاسخ
سلام واقعا؟!!! نمیدونستم که میتونه مفید باشه وای چقدر خوب.... خیلی دوست دارم عشایرو از نزدیک ببینم
مادر(رادین و راستین)
22 مهر 93 13:02
ماشالله ... دخترهات با مزه هستن ... مخصوصا موهای فرفری ملینا جون
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم... چشمات خوشگل میبینن عزیزم
فریبا
24 مهر 93 17:31
الهی دور این جوجه ها بگردم!!! بزرگ شدن ماشالا خیلی خوبه که اجازه می دی بچگی کنن. خاک بازی کنن با حیوونا بای کنن.... این خیلی خوبه
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیزم ممنون که بهم قوت قلب میدی
ميترا
28 مهر 93 8:07
ملينا جون عكست با لباس صورتي كه از نزديكه خيلي نازه ........ مامانيش براش بزرگش كن اگه تونستي كنار آقا شيره هم با آبجيت خيلي خوشگله نقاشيت هم كه حرف نداره فدات شم .......دست راستت رو سر مهراد كه يه خط هم زورش مياد بكشه(نمي دونم با پدر و مادر نقاش به كي رفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟) ايشالله هميشه تنتون سالم باشه و هيچ وقت مريض نشيد عزيزانم
مامان مریم
پاسخ
آره تو فکرش هستیم که عکساشون رو ببریم چاپ کنیم اگه وقت بشه ممنون میتراجون.... مهراد که نقاشیشو دیدم خیلی خوب بود... شکسته نفسی نکنین
مامان گیسو جون
28 مهر 93 11:24
سلام عزیزم خوبی؟ ای جونمممممممممممم دخملای قشنگم هزار ماشاا... چه موهای قشنگ و فر و پری دارن خدا برات حفظشون کنه چقدر خوبه اینهمه شجاع هستن و از حیوونها نمی ترسند منم دلم طاقت نیاورد ببرم گیسو رو مهد ببوسشون
مامان مریم
پاسخ
ممنون مناجون لطف داری آره چجووووووووورم شجاعن تازه مهدای جای شما کجا و مهدکودکای ما کجا
مامانی
10 آذر 93 17:45
سلاااااااااااااااااااام عزیزم چه قدر دلم براتون تنگ شئده بود خانومی نمیدونی چه لذتی میبرم این دو تا فرشته ات رو با هم می بینم خوش به حالت قدرشون رو بدون
مامانی
10 آذر 93 17:47
ایشالا که تنشون همیشه سالم باشه و بلا ازشون دور دور خیلی سخته مریضی و بیماری بچه ها برای مادرشون اونا هم حتما قدر تو رو میدونن مامان نمونه
مامان گیسو جون
21 آذر 93 14:38
سلام مریم جونم خوبی ؟ دخترهای نازت خوبن من رمز پست بالا رو ندارم اگه زحمتی نیست برام بگذار ممنون راستی در مورد خواب گیسو آره دوستم هنوزم تنها می خوابه بوسسسسسسسس
حلما
3 دی 93 11:09
سلام ممنون می شم به ماسربزنید http://helma1391.blogsky.com
مامان مریم
7 دی 93 3:00
سلام مریم جون ...عکسای ملی بانو و کیانا جون بسیار زیبا بودن....حسابی دلم واسه ی خودت و گوگولی هات تنگ شده .....همیشه سالم و تن درست باشین......تا می تونی تو بغلت بچلونشون و گاز محکم بگیر از طرف من ...از طرف پرنیا که عاشق نوازش کردن نی نی هاست به همه میگه نی نی نازشون کن....
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم خانومی.... زنده باشی کنار خانواده ت... چشم حتما الهی فداش بشم دختره دیگه عاشق نازونوازشه
مامان آرتین
14 دی 93 9:55
سلام عزیزم مرسی بهم سر زدی. من رمزتو ندارم. خوشحال شدم دوباره اومدی تو وبم