ملینا ملینا ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
کیاناکیانا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات یک +1 عشق شیرین

دل نگرانی های ما

1390/2/30 20:39
نویسنده : مامان مریم
517 بازدید
اشتراک گذاری

 و اما دوران پراز خطری برای من شروع شد. اوایل نمی تونستم غذا بخورم و هر دوسه روزی باید می رفتم دکتر و آمپول و سرم غذایی....niniweblog.com

فشارم پایین بود و می ترسیدم مشکلی برای جیگرگوشم پیش بیاد.

ازغذاهایی که واسه هر دومون خوب بود ( گوشت و شیرو....) نمیتونستم بخورم، فقط دلم غذاهای سرد و ساندویچ میخواست.

بابایی هم نگران من بود و هم نگران سلامتی تو،تو این مدت هم خیلی هوامو داشت وصبور بود و من هم همه این سختی ها رو به عشق وجود تو بود که تحمل میکردم.niniweblog.com

وبعد هم که حالم بهتر شد و حسابی اشتهام زیاد شده بود دکتر بهم گفت وزنت خیلی زیاد شده و ورم کردی باید یه آزمایش بدی ببینم خطری که وجود نداره.

ولی خوشبختانه مشکلی نبود و خیالمون راحت شدniniweblog.com

خدایا شکرت...........................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)