ملینا ملینا ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره
کیاناکیانا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات یک +1 عشق شیرین

روز پدر

1390/3/26 23:27
نویسنده : مامان مریم
699 بازدید
اشتراک گذاری

امروز روز پدر بود و باباییت خوشحال از اینکه اونم امسال تقریبا یه پدره،( البته به قول من نصفه نیمه)......

تا عصر که خونه خودمون بودیم و عصری رفتیم خونه باباجون...............

دایی مهدی هم از مشهد آمده بودن و پارمیس جیگرم رو بگو  انگار منو نشناخت............. با یه نیگاه عاقل اندر سفیه(صفیه!!!) ازم پذیرایی به جا آورد که خودم تعجب کردم خودمم....... والاااااااااااا

خب بچه حق داشت بترسه............. تا وقتی اونجا بودیم از بغل مامانش جدا نشد.......

ای جان قربونش برم که تو شیرین کاری لنگه نداره.....

" ای بلا " گفتنش منو کشته.............. وقتی از یه چیزی هیجان زده میشه همچین دستاشو به هم میچسبونه و از ته دل داد میزنه....... وااااااااااااااااای.............. که آدم هلاک میشه 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

نسترن
29 خرداد 90 13:04
سلام مریم جون.
خوبید؟آخی میدونم ماههای آخر بارداری سخته.خودم که همیشه از اون روزا میترسم!
دعا میکنم خدا 1نینی خشکل و سالم بذاره تو بغلتون
وبلاگتونو دوس دارم برای همین با اجازتون لینکتون میکنم تا بیشتر به هم سر بزنیم.
مراقب خودتون باشید


سلام نسترن جون.
خدا رو شکر،با صبروحوصله این ماههای آخرو سپری میکنم.
نترس گلم.شیرینی انتظار سختی این دوران رو قابل تحمل میکنه
ممنون عزیزم منم لینکت میکنم.
ان شا... خوشبخت بشی خانومی
منا مامان فینگیلی
29 خرداد 90 13:25
سلام مامانی
ایشالا که به سلامتی فارغ بشی و دخمل گلت را تو بغلت بگیری و اینجا پر شه ار عکس نی نی نانازت
راستی اسم نی نی را شیرین میخوای بذاری؟
منم الان ماه چهارم هستم و بعد از ازدواجم 5 کیلو چاق شدم چون قدم کوتاهه از همون ماه دوم همه فهمیدن باردارم و حسابی تپل شدم اوایل ازین موضوع ناراحت بودم و میخواستم رژیم بگیرم اما دکتر دعوام کرد و گفت رژیم مال الان نیست باید قبلن خودت آماده میکردی
چه کنیم دیگه خواهر واسه خاطر دیدن روی نی نی بد ریخت شدیم!

سلام مامان فینگیلی جون.
مرصی از محبتت
والا من تو وبلاگ دخترم اسمی از شیرین نبردم!!!
تا اطلاع ثانوی اسم دخترم"ترنم" هستش.
ممنون که به دخترم سرزدی. من لینکت میکنم.


haleh & termeh
29 خرداد 90 14:30
مگر قرار هست غیر از این باشه که یک عزیز با سلامت و تکامل ، پا بزاره به این دنیا
مگر در لطف خدا شک داری
خدا را شکر میکنم که سالمترین سالمهارو و باهوشترینش
را به تو داده

ممنون هاله ی عزیز
من همیشه به لطف پروردگارم ایمان داشته ودارم.
اما خودم رو هم بی نیاز از دعای خالصانه ی دیگران نمیدونم. ممنون که بهمون سرزدید.




مامان تربچه
29 خرداد 90 16:29
سلاااااااام مریم جوووونم
الهی قربونت برم
مرسی عزیزم
منم شما رومیذارم توی لیست کسایی که هرروز براشون دعا میکنم تا زایمان راحتی داشته باشن و تربچشون سالم و صالح باشه
باز هم به ما سربزن

سلام مامان تربچه جوووووون
ممنون از لطفت عزیزم. حتما میام
خاله نرجس
29 خرداد 90 18:41
سلام
واقعا وبلاگ زيبايي دارين
خوشحال ميشم به ما هم سري بزنيد و نظر بدهيد
راستي اگر با توافق لينك موافقين ما رو با اسمه شازده كوچولو هاي خاله لينك كنيد و بگين با چه اسمي مي تونم لينكتون كنم


سلام خاله نرجس گل
حتما سرمیزنم.
باشه...باهراسمی که دوست داری عزیزم
مامان فهیمه
30 خرداد 90 9:15
سلام:
قالب وبتون خیلی قشنگه...
انشالله که این دوران هم زود سپری بشه.

خوشحال میشم به وبم سر بزنید.
در ضمن با افتخار لینک شدید
دلتون آروم و بهاری.

سلام فهیمه جون
ممنونم......
منم لینکت میکنم.

مامان فرشته
30 خرداد 90 16:23
سلام عزیز دلم خوبی ؟
وای چه جالب فقط یک هفته با هم فرق داریم
امیدوارم بقیه راه رو هم به سلامتی طی کنی
بوسسسسسسسسسس

سلام مرصی مامان گیسو جون.
منم برای تو و دختر نازت آرزوی سلامتی دارم.
ممنون که بهم سرزدی.

مامان فاطمه‌شهرزاد
31 خرداد 90 13:02
سلام عزيزم
اميدوارم هميشه بخندي و به سلامتي ني‌ني خوشگلت را به دنيا بياوري و كنار همسرتان 120 سال زندگي بابركت و عزت داشته باشيد.
در اين ماههاي عزيز بهترينها را برايتان آرزومندم
التماس دعا

ممنون از لطفت
محتاجیم به دعا.....
بوسسسسسسسسسسسس واسه فاطمه شهرزاد عزیز

مامان تربچه
31 خرداد 90 16:54
سلام مریم جون
خوبی خانمی؟
من هم با افتخار لینکت کردم
خوشحالم که بهم سر میزنی


سلام عزیزم.
مرصی خانومی......
haleh & termeh
1 تیر 90 9:24
لینکت کردم جیگر طلا

خوشحالم.......... منم لینکت کردم