ملینای من یه دونه است....
سلام یه دونه ی من
عروسک نازنین من..... نمیدونی صبح تا ظهر که ازت دورم بقیه روز رو چیکار میکنم باهات!!! فقط و فقط کنارتم و باهات عشق میکنم دخترم..... عشق
چقدر این روزها واسم شیرین و وصف نشدنیه، فقط با وجود فرشته ای مثل تو... به زندگیمون رنگ و بوی خاصی بخشیدی.
زندگی باتو یه موهبت الهیه که خدا به بنده ای که خودش میدونه لیاقتش رو نداشته داده، خیلی دوسش دارم اون خدای مهربونیه که همیشه چشمش رو رو بدیها و گناههای من بسته و بهترین چیزها رو تو زندگی بهم داده که یکیش تو هستی عزیزدلم....
خب داشتم از عشقم میگفتم که ظهر وقتی از سرکار برمیگردم میرم مهد برمیدارمت و میریم خونه اگه بیدار باشی قید همه ی کارهامو میزنم و میام پیشت دراز میکشم و توهم واسم دست میزنی و شعر میخونی(حالا به زبون خودت) اما خیلی شیرینه شعرات!
اَدَح( د باتشدید) اَبَح ( ب با تشدید) دَ دَح و همینطور پشت سرهم آواهای موزون از خودت میسازی و ردیف میکنی. منم که بوست میکنم یا میخندم خوشت میاد و ادامه میدی یا اینکه تو هم بامن شروع میکنی به خنده. فدای خنده هات بشم که انگار میخوای غش کنی ازبس خندیدی اما اینم یه جور دلبریه دیگه
از فضولیات بگم که تو روروئکت ثابت واینمیستی و تو آشپزخونه اگر باشی که به همه جا و همه چی سرک میکشی اونم تو آشپزخونه ی شلوغ ما که همه چی از جمله کامپیوتر با میزش و دیگر وسایل جانبی توش یافت میشه!
بهت یه تیکه هویچ میدم که هم با لثه هات بازی کنی و هم اینکه چون علاقه داری همه چی تو دهنت کنی چیز مفیدی باشه اما به همه جا میمالونی باز یه گاز میزنی و باز میزنی به در و دیوار و فرش و.... من موندم بس که استرلیزه و بهداشتی هستی در آینده باهات چیکار کنم
اینم از عکسات:
تو این کشوی کابینت دنبال چی هستی من نمیدونم!
دس دسی ملینا:
از این کارا هم بلده دخترم